یادداشت_روز
نوری_که_گم_کردیم
۹سال از شهادت سردار نورعلی شوشتری می گذرد اما مردم جنوب شرق همچنان زیر سایه ی نام و یادش زندگی می کنند البته مردم دیگر نقاط کشور هم تازه دارند با او آشنا می شوند.
شمایلی از طرح های شهید شوشتری تازه دارد به سراسر کشور می رسد ولی خدا می داند الگوی مدیریت ما کی به شیوه مدیریتی نورعلی می شود.
✅ شوشتری بزرگ بود اما برای خدمت کردن، کوچک می شد، سردار بود اما در صف سربازان بود، کارنامه اش پر بود از سوابق؛ از مبارزه در غائله کردستان، گنبد، در فتح خرمشهر، بستان و عملیات مرصاد اما با این کارنامه نمی گفت سهم من از انقلاب کجاست. ژن خوب را در مقاومت کردن می دید، در پیشروی و در کار و تلاش می دانست نه در مطالبات و سهم خواهی
✅ انگار انتخاب دشمن از ما خیلی بهتر است نقاط قوت ما را بهتر می شناسد، انگار دشمن شناخت بهتری از شایسته سالاری دارد که شایستگان را برای شهید کردن انتخاب می کند.
✅ نور علی بجای فرضی دانستن دشمن، چنان قدم ها و حیله های دشمن را به مردم منطقه نشان داده بود که آرزوی جوان بومی منطقه این شده بود که شوشتری شود، برای امنیت منطقه همکاری کند. نورعلی نوری داد که همه دانستند تنها کسی که کار و خدمت می کند، دلسوز است نه آنکه تیر و تفنگ تکفیر به منطقه می آورد.
✅ الگوی مدیریتی ما امروز بیش از همه تشنه سبک مدیریتی شهید شوشتری است چگونه می توان خطر را از سر مردم دفع کرد، بی انکه شجاعت و نترس بودن الگوی ما باشد. چگونه می توان سنگر بازار را پس گرفت وقتی وسط میدان بودن، در برنامه ی ما نیست. چگونه می توان با توئیت و تبلیغات بازار را فتح کرد وقتی عملیاتی در کار نیست واقعا چگونه ممکن است با کارکرد مفید یک ساعته ی ادارات، در جنگ اقتصادی پیروز شد.
✅چگونه می توان طرح های عمرانی را برغم کمی اعتبارات تکمیل کرد وقتی الگوی مدیران ما نورعلی شوشتری نباشد که با مهمات تمام شده، سنگر جاسم پسرخاله صدام و را تصرف کرد. چگونه می توان مردم را در جنگ اقتصادی از صف دلار به صف مبارزه، به صف فداکاری کشاند ، وقتی مردمی بودن و مردمی زیستن گزینه روی میز ما نیست.
✅ شهیدشوشتری برای رای گرفتن خدمت نمی کرد برای عکس گرفتن، برای مرده باد و زنده باد، وقت تلف نمی کرد. او برای انسان ماندن و برای انسانی شدن شرایط خدمت می کرد.
✅خودشهید، بهتر عیب کار ما را می دانست که می گفت ؛ «دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مراقبیم نام مان گم نشود_جبهه بوی ایمان می داد و اینجا ایمانمان بو می دهد_ آنجا بر درب اتاقمان می نوشتیم یاحسین فرماندهی از آن توست و الان می نویسم بدوت هماهنگی وارد نشوید_ الهی بصیرمان باش تا از مسیر برنگردیم ...
#یادداشت_روز_احمدملاشاهی